می نویسم، پس هستم

هوای تو دارم نمی گذارندم

saba saba | پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۹:۵۸ ق.ظ | ۰ نظر

خرس خیاط مرده بود ولی راه می‌رفت، جرف می‌زد، غذا می‌خورد و می‌رید. 

مرده بود. باورتون نمیشه؟ 

خوب یه نگاه به خودت بنداز ببین تو هم مثل خرس حیاط نباشی رفیق جان!

اون روزا فکر می‌کردم بدتر از این ممکن نیست، ولی ممکن شد. هیچ غیرممکنی وجود نداره خرس کله پوک!

حالا سیاه‌تر از سیاه است. 

اصلا ولش کن! نیامدم اینجا که غر بزنم. اومدم که اومده باشم. دل خیییییییییییییییلی تنگه برای اینجا! 

اینجا رو عاشقانه دوست دارم.

حس می‌کنم یکی که عاشقمه محکم منو تو بغلش گرفته و می‌بوسه! وقتی میام اینجا انگار اینجوریه! 

شما باشید از بغل کسی که دوستتون داره درمیرید!؟

نمیذارید لباش روی گونه‌های داغتونو بسوزونه!؟

نه من اینجا را اینجوری دوس دارم.

اشک تو چشام جمع شد! sad

 

خلاصه که هوای اینجا دوستت دارم.

با احترام و بوووس «خرس خیاط» :)

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی